زندگی نامه پیامبران از زبان قرآن
 
عربی
 
 

نوح در جامعه ای می زیست که دلها در آن تیره،فساد چیره وبت پرستی رایج وستم وبهره گیری واستثمارمتداول بود. ثروتمندان درفساد خویش غوطه ور بودند وناتوانان ومسکینان،در جان کندنی سخت روزگار میگذرانیدند! خداوند به نوح دستور داد که این مردم را هدایت کند. نوح زبانی فصیح ومنطقی قوی وبیانی گرم داشت وسخت بردبار وشکیبا بود.

اسم نوح عبدالغفار ولقبش نجی الله فرزند متوشلخ بن اخنوخ ادریس پیامبر است.و نسبش به ده واسطه به حضرت آدم(ع)می رسدو پدرانش همه پیامبر بودند.
نوح به این جهت نامیده شده که پانصد سال از خوف خدا گریه می کرد.تولدش چنان که در تاریخ آمده در سال1642 بعد از هبوط آدم(ع)می باشد.در این باره امام صادق(ع) فرموده اند:
نوح2500سال عمر کرد،950 سال مردم را به خدا دعوت نمود و200 سال به ساختن کشتی مشغول بود و500سال بعد از طوفان به تعمیر وساختن بناها وشهر ها پرداخته ودر سن850سالگی مبعوث شده است.
شریعت نوح : توحید وخدا پرستی ونماز وامر به معروف ونهی از منکر بوده است.
سوال : آیا در طوفان نوح علاوه بر مردان ،زنان وکودکان هم غرق شدند؟
جواب: ابن بابویه از عبد السلام هروی معروف به اباصلت روایت کرده و گفت از حضرت رضا(ع)سوال کردم به چه علت خداوند در عصر نوح تمام دنیا را غرق کرد وحال آنکه میان اهل آنان طفلان شیرخوار که گناهی نکرده بودند وجود داشت؟ فرمود : اطفالی میان آنان نبود وقتی خداوند اراده نمود هلاک گرداند زن های قوم نوح را چهل سال پیش از هلاکت آن ها را عقیم و نازا کرد ودیگر فرزندی متولد نشد وهرگز خداوند عذاب نکند کسانی را که مرتکب گناه نشده اند و آن ها را غرق نمود برای خاطر آنکه گفتار پیامبرش را تکذیب کردند وجماعتی که نوح را مشاهده نکرده اند وجماعتی که نوح را مشاهده نکرده اند راضی به اعمال زشت اقوام او بودند وهر که راضی شود به عملی مانند آن است که عمل را به جا آورده.
محل ساختن کشتی نوح مسجد کوفه فعلی بود. روزی که قوم نوح باید هلاک می شدند عیال نوح مشغول پختن نان بود در محلی که معروف به غار التنور است عیال نوح فریاد کرد که از تنور آب می جوشد نوح به سوی تنور رفته با قطعه گل سوراخ را که آب ازآن جریان داشت مسدود نمود و مشغول به کارکشتی وسوار نمودن حیوانات شد که برای هرنوع از آنها مکان مخصوصی تهیه نموده بود و علوفه ووسیله تغذیه آن ها را فراهم نموده وهمین که فارغ شد مومنین ویارانش همگی متفرق شدند نوح گل را از سوراخ تنورگرفته که آب به شدت هر چه تمام تر میجوشید وآفتاب هم گرفته شد واز آسمان نیز به شدت آب جاری بود و زمین ها شکافته وچشمه هایی از آسمان وزمین پدیدار شد آب به سرعت جریان پیدا کرده به طوری که همه دنیا را فرا گرفت جز محل کعبه معظمه وآب چهل زراع از بلند ترین کوه ها بالا رفت وهمه جا ویران وهمه تن از کافران هلاک شدند.
جمعا 600سال شد که مردم را دعوت میکرد وقومش جز عده ناچیزی به سرسختی قدیم استوار بوده،دعوتش را اجابت ننمودند و همین که خواست لب به نفرین بگشاید فرشتگان بسیاری شرفیاب شده و از حضرتش خواستند مهلتی برای قوم قائل شوند شاید هدایت شوند،نوح 300سال دیگر صبر کرد ولی بیش از 80نفر ایمان نیاورده بودند که نوح طاقت از دست داد و در مقام دعا ومناجات عرض کرد پروردگارا چگونه قوم، دعوت مرا اجابت ننموده وایمان نمی آورند.خطاب شد درخت خرمایی غرس کن وقتی که نوح مشغول نشانیدن درخت خرما شد،افراد قوم، اورا استهزاء نموده و میگفتند پیر مردی که نهصد سال عمر کرده تازه در صدد نشانیدن درخت خرما شده است. چون 50 سال گذشت ودرخت قطور وکهن شد، خداوند امر فرمود آن را قطع کن .دوباره استهزاء قوم شروع شده می گفتند درختی که موقع بهره برداری وثمرش ایت قطع می کند.
سپس به نوح امر شد شروع به ساختن کشتی کند وجبرئیل به امر رب جلیل نازل شد و به نوح تعلیم داد که چگونه چوب درخت را بریده وطول و عرض و بلندی کشتی را تعیین نماید(طول کشتی 1200زراع وعرضش800 وبه بلندی وعمق 80 زراع وسه طبقه داشت،طبقه زیرین مخصوص وحوش ودرندگان بود وطبقه وسط چهارپایان اهلی در آن قرار گرفتند وطبقه بالا نوح وپیروانش بودند.)نوح گفت :پروردگارا در ساختن چنین کشتی با عظمت جه کسی مرا یاری و کمک خواهد کرد؟ خطاب رسید به قوم خود بگو اقدام به کار کنند تراشه های چوب مبدل به طلا ونقره خواهد شد، نوح مردم را دعوت به کار نموده و به طمع طلا ونقره گروهی گرد آمدند وبه تراشیدن چوب پرداختند، ضمنا نوح را مسخره می کردند و می گفتند پیامبری به درودگری پرداخته و روی خشکی و خاک ساختن کشتی کار عقلایی نیست.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که: بعد از آنکه نوح از هر حیوانی یک جفت نرو ماده به کشتی برد تا از غرق شدن نجات یابند و بعدا نسل آن ها زیاد شود نوبت به الاغ رسید نوح به سوی الاغ آمد تا آن را به درون کشتی ببرد ، الغ سرپیچی کرد ونرفت زیرا شیطان در دست و پای او قرار گرفته بود . وقتی نوح سرپیچی الاغ را دید، فرمود : ای شیطان!داخل شو!الاغ رفت و شیطان هم همراه الاغ داخل کشتی رفت بدون آنکه نوح متوجه بشود. وقتی کشتی روی آب قرار گرفت چشم نوح به شیطان افتاد که گوشه ای نشسته بود .گفت :ای ملعون!گم شو چه کسی به تو اجازه داد که وارد شوی ؟ پاسخ داد:خودت!وقتی که می خواستی الاغ را سوار کنی. گفتی:ای شیطان !داخل شو من هم داخل شدم.
چون ورق زندگی ستمگران وکافران درهم پیچیده شد، آنگاه به امر خدا،آسمان از باریدن ایستاد و زمین آب ها را فرو برد وکشتی روی کوه جودی قرار گرفت و ندا رسید که(هلاکت و بدبختی بر مردم ستمکارباد). به نوح فرمان رسید که با یارانت به سلامتی در زمین آ یید و در پرتو عنایت و برکت خداوند ،دیگر باره زندگانی خود را آغاز کنید.
فرزندان نوح
نوشته اند حضرت نوح چهار فرزند داشت 1-کنعان2-سام3-یافث4-حام
کنعان در طوفان غرق شد وهمان فرزندیست که خطاب شد او از اهل تو نیست زیرا با عقیده پدر مخالف بود ولذا به کام عذاب فرو رفت.
سام مردی عفیف ونیک سیرت بود که همیشه ساتر معایب پدر بود ولذا حضرت نوح در حق او دعا فرمود و دو برادر دیگر با اولاد قابیل که از جباران وستمکاران بودند با نفاق عوج بن عناق علم مخالفت با برادر برافراشتند و پدر نیز در حق آن ها نفرین کرد که خداوند نطفه رنگ آن ها را تغییر داد- فرزندان حام سیاه شدند وفرزندان یافث زرد شدند- ونوح به آن ها گفت به سبب خیره سری و بی عفتی که داشتید خداوند فرزندان شما را غلام وبرده فرزندان سام قرار خواهد داد.
حضرت نوح زمین را به سه قسمت کرد :
سهمیه سام:شام آنقره،اراضی بین دجله وفرات،عراق عرب و عجم و خراسان.                                                                                سمیه حام: اراضی                                                      سهمیه یافث: اراضی چین وتبت و اراضی مشرق گردید.
ویژگی هایی حضرت نوح(ع)
حضرت نوح دارای 15 خصلت بود که هیچ یک از انبیاء سلف نداشتند.
1- او پیامبری بود که دارای شریعت بود.
2- اول داعی به حق بود.
3- اول بیم دهنده به مردم بود.
4- اول کسی بود که قوم خود را به سبب سرپیچی نفرین کرد.
5- اول کسی بود که عمر طولانی داشت.
6- اول کسی بود که به قوت وقدرت تا آخر عمر باقی ماند.
7- اول کسی بود که نسلش باقی ماند .
8- اول پیامبری بود که قومش او را بسیار آزار واذیت نمودند.
9- اول کسی بود که قومش فاسق شدند.
10- اول کسی بود که میثاق گرفت مانند پیامبر خاتم.
11- اول کسی بود که به او وحی شد.
12- اول کسی بود که زمین برای او شکافته شد.
13- اول کسی بود که اصحاب او شکر نمودند.
14- اول کسی بود که اکرام به سلامت شد.
15- اول کسی بود که که نسلش باقی ماند تا روز قیامت.
در حدیث است که مردم جهان سه چیز را از سه کس یاد صبر را از ایوب، شکر را از نوح و حسد را از فرزندان یعقوب که قرآن درباره حضرت نوح فرموده:«إنّهُ کان عَبداً شَکور».

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, :: 11:18 :: توسط : رضا

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عربی و آدرس reza4940.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 146
بازدید کل : 11027
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

تغییر شکل موس -->